شعر زهره خالقی

شعر




چه مانده از آن کولی غریب
که خورجینی از ترانه داشت
و جیب هایش از ستاره ها پربود
بوسه اش پروانه ای شاد را
به قلبت اضافه می کرد
لبخندش کرانه ای از سپیده و کودک بود
و گوشماهی حرفهایش صدای دریا داشت
چه مانده از آن کولی غریب

زهره خالقی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر