چه مانده از آن کولی غریب
که خورجینی از ترانه داشت
و جیب هایش از ستاره ها پربود
بوسه اش پروانه ای شاد را
به قلبت اضافه می کرد
لبخندش کرانه ای از سپیده و کودک بود
و گوشماهی حرفهایش صدای دریا داشت
چه مانده از آن کولی غریب
زهره خالقی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر